منوچهر آتشی
(۲ مهر ۱۳۱۰، دهرود – ۲۹ آبان ۱۳۸۴، تهران)
منوچهر آتشی شاعر، روزنامهنگار و مترجم معاصر ایرانی بود. او از اعضای حلقه ادبی موج ناب به شمار میرفت و در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کرده بود.
زندگی متوچهر آتشی
آتشی در دوم مهر ۱۳۱۰ در روستای دهرود از توابع شهرستان دشتستان در استان بوشهر به دنیا آمد. خانوادهاش از کردهای زنگنه کرمانشاه بودند که حدود چهار نسل پیش به جنوب ایران مهاجرت کرده بودند. جد او «آتشخان زنگنه» نام داشت و به همین دلیل، نامخانوادگی «آتشی» برای خانواده انتخاب شد. پدرش فردی باسواد بود و به دلیل علاقه سرگرد اسفندیاری ـ که در جنوب به «رضاخان کوچک» شهرت داشت ـ به بوشهر منتقل شد و در اداره ثبتاحوال این شهر مشغول به کار شد.
سبک شعری منوچهر آتشی
آتشی در اواخر دهه ۳۰ با انتشار مجموعه شعر آهنگ دیگر وارد تجربهای نو در شعر معاصر شد. او با تکیه بر طبیعت وحشی و بکر جنوب، به نوعی خشونت غریزی در شعر دست یافت. آنچه شعر او را از خشونت پراکنده و آشفته برخی شاعران پیش از خود ـ مانند نصرت رحمانی ـ یا پس از خود ـ مانند کیومرث منشیزاده ـ متمایز میسازد، لحن حماسی و حضور پررنگ جنوب است.
در دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ شعرهای آتشی تلفیقی از کویر، خشونت و حماسه بودند. عشق، امید و آرزو نیز در بستر همین طبیعت جنوبی حضور مییافتند و در مثلث خشونت، حماسه و جنوب جلوه میکردند. آتشی بر نسلهای بعدی شعر ایران تأثیرگذار بود و بسیاری از شاعران جوان را تربیت کرد. محمدعلی بهمنی در یکی از غزلهای خود در توصیف او میگوید:
تو آتشی و تمام من از تو شعلهور است
نه من، که روشنی نسلم از شماست هنوز
از مشهورترین اشعار منوچهر آتشی میتوان به شعر «ظهور» (معروف به «عبدوی جط») اشاره کرد.
مرگ منوچهر آتشی
منوچهر آتشی در روز یکشنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۴ بر اثر ایست قلبی در بیمارستان سینا تهران درگذشت. پیکر او در بندر بوشهر به خاک سپرده شد. چند روز پیش از درگذشتش، در مراسم چهرههای ماندگار، بهعنوان چهره ماندگار ادبیات ایران معرفی شده بود.
عنوان اثر | نوع | سال انتشار |
---|---|---|
آهنگ دیگر | مجموعه شعر | ۱۳۳۸ |
آواز خاک | مجموعه شعر | ۱۳۴۶ |
دیدار در فلق | مجموعه شعر | ۱۳۴۸ |
بر انتهای آغاز | مجموعه شعر | ۱۳۵۰ |
گزینه اشعار | مجموعه شعر | ۱۳۶۵ |
وصف گل سوری | مجموعه شعر | ۱۳۷۰ |
گندم و گیلاس | مجموعه شعر | ۱۳۷۱ |
زیباتر از شکل قدیم جهان | مجموعه شعر | ۱۳۷۶ |
چه تلخ است این سیب | مجموعه شعر | ۱۳۷۸ |
خلیج و خزر | مجموعه شعر | ۱۳۸۰ |
باران برگ زوق: دفتر غزلها | مجموعه شعر | ۱۳۸۰ |
اتفاق آخر | مجموعه شعر | ۱۳۸۰ |
حادثه در بامداد | مجموعه شعر | ۱۳۸۰ |
ریشههای شب | مجموعه شعر | ۱۳۸۴ |
غزل غزلهای سورنا | مجموعه شعر | ۱۳۸۴ |
فونتامارا (اینیاتسیو سیلونه) | ترجمه | ۱۳۴۷ |
نمونه اشعار متوچهر آتشی
حس میکنم
نیش ستاره را
در چشمم
طعم ستاره را
در دهانم
و طعم یک کهکشان تنهایی را
در جانم